"یا علی برادرها این هم خرمشهر. از حالا شما هستید و غیرتتان. با یک یا حسین وارد خرمشهر شدهایم. یا علی ی ی ...". همه جا آتش بود و گلوله. مصطفی که فاصلهای دویست متری را یک نفس رو به خرمشهر دویده بود. در پشت کپهای خاک پناه گرفت. کوله را که تنها یک موشک آرپیجی در آن باقی مانده بود،
- تیر آخر
- علمدار گردان
- اگر برگردم
- خواهرم را سپردم به همسایه ها...
- پاسدار شهید حسن باقری نابغه اطلاعات و عملیات جنگ و طراح عملیات بیت المقدس پاسداری بود که نام و عنوانش برای انقلاب ماند.
- شرمنده چشم هایت هستم ... هــمــیــن!
- عاقبت به خیری
- تهیهى مقدمات شهادت
- جامع ترین نرم افزار دفاع مقدس ویژه اندروید
- داستانک:انقدر نقل پاشیدم که آمد